به چشمهایم زل زد و گفت : با هم درستش می کنیم …
و من تازه فهمیدم : تنهایی چه وسعت نامحدودی دارد!
با هم … ! چه لذتی داشت این با هم … ! حتی اگر با هم هیچ چیزی هم درست
نمی شد … حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت …
حسی که به واژه ی ” با هم ” داشتم را
با هیچ چیزی در این دنیا معاوضه نمی کردم ..!
تنها کسی که وحشت تنهایی را درک کرده باشد ،
می توانست حس من را در آن لحظات، درک کند!
زنی ناتمام / لیلیان هلمن
9 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/06/30 - 19:40
پیوست عکس:
b6d407e224b4c3021.jpeg
b6d407e224b4c3021.jpeg · 278x181px, 7KB